هنوز درک نکرده ام که چرا عده ای از مردم هر روز زمان زیادی را به بطالت می گذرانند و زمان را که هدیه ای است که به آنها بخشیده شده است به راحتی هدر می دهند. زمان بطور مساوی در اختیار همه قرار دارد. ما همه همان سهم ۲۴ ساعت در یک روز را داریم. افرادی که زندگی خوبی دارند، از این ساعت ها درست استفاده می کنند. اکثر ما طوری زندگی می کنیم، گویی زمان نامحدودی داریم و کارهایی را که باید برای یک زندگی ایده آل انجام دهیم، می توانیم عاقبت به...
بیشترتلفن وسیله ای برای راحتی شماست، نه برای راحتی کسانی که به شما زنگ می زنند. ژولی پولی امروز در این مقاله قصد دارد به شما بیاموزد، هر زمان از طول روز که تلفن زنگ زد لازم نیست آن را پاسخ دهید. هنوز هم به محض اینکه صدای تلفن را می شنوید، طوری عمل می کنید که گویی آتش نشانی هستید که به زنگ خطر عکس العمل نشان می دهد. می دوید تا گوشی را بردارید؛ انگار زندگیتان وابسته به پاسخ سریع به آن تلفن است. افرادی را دیده ایم که آرامش هنگام شام خانواده...
بیشترمهم ترین رکن در گذراندن طول روز، شروع درست و خوب آن است. سایت ژولی پولی مطلبی را در ارتباط با شروع یک خوب روز ارائه کرده است، ما امیدواریم شما پس از مطالعه این مبحث تغییر شگرفی را در شروع روزهای زیبای زندگی خود ایجاد کنید. روشی که روزتان را شروع می کنید، عامل تعیین کننده ای برای اینکه تا انتهای روز را چگونه بگذرانید، است. من نیم ساعت اول بعد از برخاستن از رختخواب را نیم ساعت طلایی می نامم، زیرا اعتقاد دارم که این نیم ساعت ارزشمند ترین لحظه های روز شماست...
بیشتروقتی اولویت های زندگی شما مشخص نیست، خیلی ساده است که به هر در خواستی پاسخ مثبت دهید. وقتی بینش آگاهانه و غنی و آینده نگری برای گذراندن روزهایتان ندارید، و تصویری واضح از نتیجه آن ندارید که به شما کمک کند تا روزتان را با دقت بگذارنید، برای دیگران سخت نیست که خواسته های خود را به شما تحمیل کنند. در مورد بزرگترین اهداف زندگی تان راه حل مشخصی داشته باشید و سپس یاد می گیرید با احترام نه بگویید. حکیم چینی چوانگ ژو داستان مردی را گفت که شمشیرهای مهاراجه را آهنگری می...
بیشترما در دنیای عهدهای وفا نشده زندگی می کنیم. ما در برهه ای زندگی می کنیم که مردم به حرف های خود عمل نمی کنند. به دوست خود می گوییم که هفته بعد ناهار به او زنگ می زنیم، اما خوب می دانیم که اصلا برای این کار وقت کافی در اختیار نداریم. به کارگر شرکت قول می دهیم که کتاب جدیدی را که خیلی دوست داریم برایش ببریم، در حالیکه کاملا آگاهیم که کتاب های کتابخانه را به کسی قرض نمی دهیم. و به خودمان قول می دهیم که وزن کم می کنیم، زندگی...
بیشترهر لحظه ای که در گذشته به سر می برید از آینده تان می دزدید. هر دقیقه ای که روی مشکل تان تمرکز می کنید، از یافتن راه حل مشکل بازمیمانید. و فکر کردن در مورد هرچیزی که دوست داشتید هرگز برایتان اتفاق نیفتد، سد شود. لزومی ندارد در مورد حوادث یا اتفاقات گذشته نگران و ناراحت باشید، مگر اینکه بخواهید یک بار دیگر آنها را تجربه کنید. می توانید به جای آن از درس هایی که از گذشته یاد گرفته اید استفاده کنید تا رشد فکری و آگاهی خود را افزایش دهید. ...
بیشترهمراه داشتن دفتر ثبت وقایع روزانه، یک از بهترین ابتکارهای رشد شخصی است که می توانید داشته باشید. نوشتن تجربیات روزانه همراه با درس هایی که از آنها گرفته اید، هر روز که می گذرد شما را خردمند تر می کند. آگاهی فردی خود را توسعه می دهید و اشتاباهات کمتری مرتکب می شوید. در ضمن همراه داشتن چنین چیزی کمک می کند که مقاصد تان روشن شود و روی چیزهایی که مهم تر هستند متمرکز بمانید. نوشتن در دفتر ثبت وقایع روزانه، فرصتی در اختیارتان می گذارد که با خودتان مکالمه ای منظم داشته...
بیشترنکته طلایی برای یک زندگی موفق و پرمعنا، نظم و انضباط شخصی است. نظم به شما فرصت می دهد که تمام کارهایی را که می دانید باید انجام دهید اما هرگز دوست ندارید، به انجام برسانید. بدون نظم و انضباط شخصی، اهداف واضحی نخواهید داشت، زمان را نمی توانید درست مدیریت کنید، با مردم نمی توانید خوب رفتار کنید، مراقب سلامتی تان نیستید و افکار مثبت ندارید. من عادت نظم و انضباط شخصی را، (مهربان و سخت گیری) نام گذاری کرده ام، زیرا اگر در مورد خودتان سخت گیر باشید، این حرکات بسیار دوست داشتنی...
بیشترطبق یک داستان قدیمی، روزی مردی با بیماری صعب العلاج با صندلی چرخ دار وارد اتاق بیمارستان شد که بیمار دیگری روی تخت کنار پنجره خوابیده بود. هنگامی که آن دو دوست شدند، شخصی که کنار پنجره بود به بیرون می نگریست و ساعت ها از اتفاق هایی که بیرون می افتاد تعریف می کرد. یک روز از زیبایی های درختان پارک پشت بیمارستان تعریف می کرد واینکه چگونه برگ ها با وزش باد به رقص در می آیند. روز دیگر، دوستش را با توصیف مردمی که وارد بیمارستان می شدند، سرگرم می کرد. اما،...
بیشتر