غذای خانگی سه سار چیتگر

عکس و پیام بازگشایی مدارس - ژولی پولی

عکس و پیام بازگشایی مدارس

عکس و پیام بازگشایی مدارس

29 شهریور 1398

ما در مجله خبری ژولی پولی آغاز سال تحصیلی جدید را در مهر ماه سال ۱۳۹۸ بر تمامی دانش آموزان و معلمان عزیز تبریک می گوییم و امیدواریم سالی سرشار از علم، دانش و موفقیت را در پیش داشته باشید.

در زیر تعدادی عکس و پیام بازگشایی مدارس را گردآوری کرده ایم، امیدواریم مورد استفاده شما دوستان عزیز قرار بگیرد.

عکس بازگشایی مدارس:

پیام بازگشایی مدارس:

هنگامی که روز قیامت شود، خداوند تمام انسان ها را جمع می کند و چون ترازوی اعمال نهاده شد و خون شهیدان را با مرکب قلم عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مرکب آنان بر خون شهیدان فزونی خواهد داشت.
حضرت امام جعفر صادق (ع)

اگر کسی بتواند معلم خوبی باشد، خیانت کرده است اگر به کار خوب دیگری بپردازد. چرا که معلمی مقام پیغمبری و تعلیم مقام خدایی است .
دکتر شریعتی

یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که
زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه
از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود

اول مهر، آغاز مهربانی و مهرورزی
روز خانه تکانی و زدودن گرد و غبار جهل و جهالت
شروع مدرسه و کتاب نظم و انضباط
سرآغاز بهار مهربانی و دوستی
آغاز زنگ دانایی بر پیشه وران کسوت خرد
بر تمامی دانش آموزان ایران زمین تهنیت باد
شور سرمستی دانایی و توانایی گوارای وجودتان دختران سرزمین علم و دانش

اول مهر و شروع شدن حکم فرمایی شما را در مدرسه تبریک میگوییم ،
از طرف جمعی از بچه ها واسه شما مدیر عزیزمـــون !!

حلول ماه مهر ماه اتمام خوابهای رویایی شب بیداری های طولانی بخور بخواب و بیکاری گشت و گزار و عیاشی بر شما خجستگان عزیزتر از جان ، تبریک و تسلیت باد …

دختران کلاس اولی‌ عزیز
از بودن در کنار دوستان خود لذت ببرید
دوستی‌ها را تقویت کنید و به یکدیگر کمک کنید که استعداد درونی و گوهر بیگانه‌ وجودتان را بیابید
مدرسه فرصت بزرگ فهمیدن است که در آن روح قد می‌کشد و بزرگ می‌شود
درس خواندن پس از انسان بودن است
بهار دانش مبارک

مدرسه ها بازشد، مدرسه هایی که در گرمای تابستان خسته و خواب آلود، زیر نور خورشید دراز کشیده بودند؛ مدرسه هایی که سه ماه در انتظاربودند؛ مدرسه هایی که حالا با لبخندهایی درخشان چشم به آمدن بچه ها دوخته اند.

بابا غصه نداره تا چشم به هم بزنی تموم میشه …
“زمزمه های پدر و مادر در عصر ۳۱ شهریور”

یادش بخیر یه زمانی تو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم که :
تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام !
بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو …
من که حلالشون نمی کنم !

در مدرسه از نشاط من کم کردند…
از فرصت ارتباط من کم کردند…
هر وقت به هم عشق تعارف کردیم…
از نمره ی انضباط ما کم کردند…

یادتون میاد ؟؟؟
نوک مداد قرمزای سوسمار نشانو که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد …

دقت کردین جدیدن داره یه بوهایی میاد ؟!
پاک رفته تو اعصابم ،موندم چیه این …
” بوی ماه مهر ، ماه مدرسه “
” بوی شادی های راه مدرسه “
اِاِاِ ایـــن بود ؟!!

ماه مهر از آنچه در تقویم می بینید به شما نزدیک تر است !
چقدر زود دیر میشود …

اگر دبیر فارسی بودم نامت را اولین غزل از صفحه کتابها می نهادم اگر دبیر جبر بودم عشق مجهول تو را بر قلب معلوم خودم بخش میکردم تا معادله محبت پدید آید اگر دبیر هندسه بودم ثابت می کردم که شعاع نگاهت چگونه از مرکز قلبم گذشت.